خرد کردن
خرد کردن - معنی در دیکشنری آبادیس. مترادف خرد کردن: ریزریز کردن، شکستن، له کردن، درهم شکستن، نابود کردن، تبدیل کردن. معنی انگلیسی: break, chip, chop, crush, devastate, grind, sliver, smash, pound, quell, to …
خرد کردن - معنی در دیکشنری آبادیس. مترادف خرد کردن: ریزریز کردن، شکستن، له کردن، درهم شکستن، نابود کردن، تبدیل کردن. معنی انگلیسی: break, chip, chop, crush, devastate, grind, sliver, smash, pound, quell, to …
فردوسي. برچسب ها معنی شعر خرد رهنمای کلاس پنجم, معنی شعرهای کلاس پنجم, خرد رهنمای خرد دلگشای, معنی خرد رهنمای وخرد دلگشای, معنی شعر خرد رهنمای و خرد دلگشای پنجم دبستان, معنی شعر خرد رهنمای و ...
در لاتین کرتیس curtis. ودر یونانی کریین keirein. در انگلیسی شرت short و شرینک shrink یا کوتاه معنی میدهند. بنظر میرسد واژه خوردن که در اوستا خورائیتی xvaraiti میباشد یا خرد کردن غذا با جویدن نیز از همین زیشه ...
نکاتی در خصوص ترجمه "خرد کردن" به انگلیسی. نکته 1– نکته مهمی که در ترجمه فارسی به انگلیسی "خرد کردن" باید به آن نیز توجه نمائید این است که این ترجمه در چه متن و یا محیطی قرار است استفاده شود. . مثلاً آیا عبارت فارسی "خرد ...
خرد. 804. خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید. خرد: جستجو معنی "خرد" در فرهنگ حل جدول، مترادف و متضاد فارسی، فرهنگ معین، فرهنگ دهخدا، فرهنگ عمید، سره، هوشیار، دیکشنری زبان های خارجی.
برای به دست آوردن بینش: باید هر شخصی همه موارد بالا یعنی دانش، خرد و درک رو داشته باشه. با تمرین مداوم و تأمل در اونها میتونین به بینش درستی برسین و نسبت به آینده اطمینان بیشتری داشته باشین ...
غلالة. (دهار). اصدة. (از منتهی الارب ). جست‌وجوی «خرد» در لغت‌نامه‌های دهخدا، معین، عمید، سره، مترادف و متضاد، فرهنگستان، دیکشنری انگلیسی و فارسی در بیش از یک میلیون واژه.
شعر خرد رهنمای و خرد دلگشای پنجم : در این سایت تلاش می کنیم تا همراه با دانش آموزان به معنی کردن و ترجمه کردن شعر های فارسی پنجم بپردازیم و در این تاریخ به درس خرد رهنمای و خرد دلگشای رسیدیم.
- درم خرد ؛ پولی که از یک درم ارزشش کمتر بوده است : آباد بر آن سی ودو دندانک سیمین چون بر درم خرد زده سین سماعیل . منجیک . - نان خرد کردن ؛ نان ریزریز کردن برای ساختن ثرید. (یادداشت بخط مؤلف ).
خرد. [ خ َ ] (اِ) گل سیاه لزج و چسبنده باشد. (از برهان قاطع) (از ناظم الاطباء). گل که بتازیش طین خوانند. (شرفنامه ٔ منیری ). خَره . (صحاح الفرس ) . گِل سیاه ته حوض و ته جوی آب . (از انجمن آرای ناصری ) (از ...
لغت نامه دهخدا. خرد کردن. [خ ُ ک َ دَ] (مص مرکب) بقسمتهای ریزه ریزه شکستن. به اجزاء کوچک شکستن. شکستن بقطعات خرد. بقطعات کوچک بریدن. (یادداشت بخط مؤلف).
معنی شعر خرد رهنمای و خرد دلگشای فارسی پنجم ابتدایی از فردوسی. در این پست، معنی و مفهوم شعر خِرَد رهنمای و خِرَد دلگشای از فردوسی را از کتاب فارسی پنجم دبستان برای شما دوستان عزیز آماده کرده ایم. با دانشچی همراه باشید.
معنی شعر خرد و راهنمای دلگشای فارسی پنجم (درس سوم ) معنی» به نام آفریدگار جان و اندیشه آغاز میکنم که اندیش های برتر و بهتر از این (شروع هر کاری با نام خدا) از ذهن انسان نمی گذرد. معنی» عقل، راهنما ...
لغت‌نامه دهخدا. خورد. [ خوَرْدْ / خُرْد ] (مص مرخم ، اِمص ) خرج . مقابل دخل . نفقه . هزینه . (یادداشت مؤلف ) : برِ او شد آنکس که درویش بود. وگر خوردش از کوشش خویش بود.
خرد کردن. پخش صوت. معنی 1 - از هم پاشیدن ، ریزریز کردن . 2 - کشتن ، نابود کردن . مترادف 1- ريزريز كردن، شكستن، له كردن 2- درهمشكستن، نابود كردن 3- تبديل كردن.
لغت‌نامه دهخدا. خرد. [ خ ُ ] (ص ) کوچک که در مقابل بزرگ است . (از برهان قاطع). ضد بزرگ . (از غیاث اللغات ) (از انجمن آرای ناصری ) (از آنندراج ). صغیر.
این شعر را فردوسی با نام خداوند بزرگی آغاز می کند که آفریننده ی انسان ها و عقل و خرد است. بعد به وصف عقل، دانش و دانایی می پردازد که عقل و خرد، راهنمای انسان ها می باشد و سبب می شود انسان ها گمراه ...
خرد کردن لغت‌نامه دهخدا ... نام نسکی از بیست ویک نسک زند و پازند زندیکان به معنی زندخوانان . (انجمن آرا). اما این گفته بر اساسی نیست و دانای مینوخرد نام رساله ای است پهلوی نه نسکی از نسکهای اوستا.
مترادف خرده: اعتراض، ایراد، عیب، نقص، تکه، قطعه، اندک، کم، دقیقه، نکته. معنی انگلیسی: bit, fragment, fault, minute point, atom, crumb, detail, dollop, driblet, fraction, grain, jot, matchwood, modicum, nub, …
معنی فارسی پنجم /معنی فارسی پنجم. به نام خداوند جان و خرد *** کزین برتر اندیشه برنگذرد معنی: به نام آفریدگار جان و اندیشه آغاز میکنم که اندیشه ای برتر و بهتر از این (شروع هر کاری با نام خدا) از ذهن انسان نمیگذرد.
تعبیر خواب پیاز خرد کردن ، و دادن پیاز به دیگران و درست کردن غذا با پیاز همگی در سایت فال و خواب.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم تعبیر خواب سایت است مورد توجه شما سروران گرامی قرار گیرد ...
معنی شعر ای مرغک خرد ز اشیانه پرواز کن و پریدن اموز. ADMIN. چهارشنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۹، ۱۰:۳۸ ق.ظ. ای مرغک خرد ز اشیانه*****پرواز کن و پریدن اموز. ای پرنده ی کوچک از اشیانه ات پرواز کن تا پریدن را یاد بگیری ...
متضاد خرد: کبیر، بالغ، بزرگ، سالم، نشکسته، حجیم، عظیم | جهالت، سفاهت. معنی انگلیسی: little, small, young, minute, petty, diminutive, wisdom, intellect, brainpower, broken, common sense, micro-, mind, …
رجوع به خریدة شود.درك، آگاهي، ادراك، بينش، دانايي، حكمت، دانش، عقل، علم، فراست، لب، فهم، نقيبت، هوشكبير، بالغ، بزرگ سالم، نشكسته بزرگ، حجيم، عظيم حكمة، حصافة. خرد. [ خ َ ] (اِ) گل سیاه لزج و ...
به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه برنگذرد به نام آفریننده‌ی جان و عقل که فکر نمی‌تواند از این حد فراتر رود. خداوند نام و خداوند جای خداوند روزی ده شعر به نام خداوند جان و خرد از حکیم فردوسی + معنی
کنون ای خردمند وصف خرد بدین جایگه گفتن اندرخورد ای انسان دانا! هم اکنون در این جایگاه، سزاوار است که توصیف خرد گفته شود. کنون تا چه داری بیار از خرد که شعر فردوسی در ستایش خرد + معنی شعر
بخش ۲ - ستایش خرد. کنون ای خردمند وصف خرد. بدین جایگه گفتن اندر خورد. کنون تا چه داری بیار از خرد. که گوش نیوشنده ز او بر خورد. خرد بهتر از هر چه ایزد بداد. ستایش خرد را به از راه داد. خرد رهنمای و ...
خرد. [ خ ُ ] (ص ) ۞ کوچک که در مقابل بزرگ است . (از برهان قاطع). ضد بزرگ . (از غیاث اللغات ) (از انجمن آرای ناصری ) (از آنندراج ). صغیر. صُغار. (بحر الجواهر). کوچک .
مترادف خرد : حقیر، صغیر، کوچک ، اندک، کم، ناجیز، شکسته، له ، ریز، ریزه | درک، آگاهی، ادراک، بینش، دانایی، حکمت، دانش، عقل، علم، فراست، لب، فهم، نقیبت، هوش متضاد خرد : کبیر، بالغ، بزرگ، سالم، نشکسته، حجیم، عظیم | جهالت ...
افزودن پاسخ مشاهده پاسخ ها ( 8 ) پایان یافته شکست معامله، خرد کردن یا تغییر نصاب معاملات. متن قانون. علی قره داغلی. پرسش و پاسخ آزاد مناقصه مزایده. جمعه, 26 مهر 1398. اشتراک از طریق ایمیل. منظور از ...
1- حقير، صغير، كوچك ≠ كبير، بالغ، بزرگ 1- اندك، كم، ناجيز 2- شكسته، له ≠ سالم، نشكسته 1- ريز، ريزه ≠ بزرگ، حجيم، عظيم
معنی لغات و کلمات شعر خرد رهنمای و خرد دلگشای فارسی کلاس پنجم دبستان. در این بخش به معنی واژگان و لغت های مهم و جدید شعر خرد رهنمای و خرد دلگشای فارسی کلاس پنجم ابتدایی صفحه ۳۲ کتاب فارسی کلاس پنجم ابتدایی پرداخته ایم.
خرد کردن. - خورد کردن خرمن ؛ درهم کوفتن ساقه و سنبله و جدا کردن کاه از دانه. این عمل آن است که دانه ها را بواسطه جنجل از سنبل اخراج نموده کاه را بطرفی و گندم را بطرفی جمع کنند اما خرمنگاه که محل ...